Web Analytics Made Easy - Statcounter

اگر می‌خواهید به فردی جالب‌تر تبدیل شوید، کار‌های ضروری‌ هست که باید انجام آن‌ها را شروع کنید. مسئله فقط بر سر تحت تأثیر قرار دادن دیگران نیست، بلکه این امر باعث می‌شود از زندگی‌ چند بُعدی و مملو از تجربیات مختلف برخوردار شوید.

۱- سراغ تجربه‌های جدید بروید

برای تبدیل شدن به فردی جالب تر، باید از تجربه‌های جدید استقبال کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این بدان معنی است که باید از حاشیه‌ امن خود خارج شوید و پذیرای چیز‌های ناآشنا و تازه باشید. می‌توانید به سادگی یادگیری یک زبان جدید یا شروع کردن یک سرگرمی تازه باشد. نکته‌ اصلی در اینجا این است که بتوانید به تجربیات خود تنوع ببخشید، چون این کار نه تنها به دید شما وسعت می‌بخشد، بلکه باعث می‌شود داستان‌های جالبی برای تعریف کردن داشته باشید.

۲- دست از یادگیری برندارید

یکی دیگر از ملزومات تبدیل شدن به فردی جالب‌تر این است که دست از یادگیری برندارید. یادگیری مادام العمر نه تنها باعث ارتقاء مهارت‌ها و دانش می‌شود، بلکه ذهن را هم کارآمد و کنجکاو نگه می‌دارد. این کنجکاوی باعث می‌شود به فردی خوش صحبت بدل شوید، چون همیشه دیدگاه‌ها و ایده‌های تازه‌ای برای در میان گذاشتن با دیگران دارید.

چه شروع کردن یک دوره‌ آموزشی تازه باشد، چه خواندن یک کتاب و چه شرکت در یک سمینار، هر فرصتی برای یادگیری به درک شما از دنیا غنا می‌بخشد.

۳- با آدم‌های متفاوت معاشرت داشته باشید

تبدیل شدن به فردی جالب تر، پذیرش تفاوت‌ها را هم دربرمی گیرد. این بدان معنی است که باید با افرادی که با شما متفاوت هستند تعامل داشته باشید، چه از نظر فرهنگ و عقاید و چه از نظر تجربیات. این تفاوت‌ها به دید شما وسعت می‌بخشد، درک شما را غنی می‌سازد و باعث می‌شود به فردی چند بُعدی با قدرت همدلی بیشتر تبدیل شوید.

تعامل با با افراد متفاوت شما را در معرض طرز فکر‌ها و سبک زندگی‌های متفاوت قرار‌ی دهد. این امر کمک می‌کند آدم‌ها را بهتر درک کنید و به دانش شما درباره‌ فرهنگ‌ها و جوامع مختلف عمق می‌بخشد.

۴- هوش هیجانی خود را ارتقا دهید

یکی دیگر از اصول تبدیل شدن به فردی جالب تر، ارتقاء هوش هیجانی است. این به معنای درک احساسات خود و دیگر، مدیریت صحیح احساسات خود و استفاده از احساسات خود برای هدایت افکار و اعمال است.

افرادی که از هوش هیجانی برخوردارند، شنونده‌های خوبی هستند، از قدرت همدلی برخوردارند و می‌تواند در سطح عمیق تری با دیگران ارتباط برقرار کنند. آن‌ها می‌توانند درک و تعبیر دقیقی از احساسات خود و همینطور احساسات دیگران داشته باشند، امری که آن‌ها را در مدیریت موقعیت‌های اجتماعی ماهر می‌سازد.

به علاوه، آن‌ها از این درک استفاده می‌کنند تا به گونه‌ای فکر و رفتار کنند که از نظر اجتماعی پسندیده و محترمانه باشد. این امر آن‌ها را به فرد جالبی برای دیگران تبدیل می‌کند، چون می‌توانند تعاملات مثبتی داشته باشند و یک فضای حمایتی ایجاد کنند.

۵- هنر قصه گویی را یاد بگیرید

یکی دیگر از ابعاد کلیدی تبدیل شدن به فردی جالب تر، یادگیری هنر قصه گویی است. قصه‌ها توجه ما را جلب می‌کنند، احساسات مان را برمی انگیزند و به کمک می‌کنند با یکدیگر در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنیم. تبدیل شدن به یک قصه گوی خوب از شما شخصی می‌سازد که می‌تواند دیگران را با خود همراه کند و به هر مکالمه‌ای جذابیت بخشد.

قصه گویی صرفاً روایت کردن وقایع یا تجربیات نیست، بلکه ترسیم یک تصویر با کمک کلمات است، چیزی که کمک می‌کند مخاطبتان بتواند وارد دنیا شما شود و چیزی که شما حس کرده اید را احساس کند. قصه گویی یعنی بیان افکار و ایده‌های خود به صورتی که برای دیگران جذاب، قابل درک و خاطره انگیز باشد.

یک قصه گوی خوب می‌تواند از پیش پا افتاده‌ترین تجربه‌ها روایتی جذاب بسازد. این مهارت از شما شخصی می‌سازد که می‌تواند با کلمات خود برای دیگران سرگرم کننده، الهام بخش و آگاهی بخش باشد.

۶- کنجکاو باشید

یکی از ضروریات تبدیل شدن به فردی جالب تر، کنجکاو بودن است. کنجکاوی میل به یادگیری، درک چیز‌های جدید و پرسش کردن است. کنجکاوی است که به ما انگیزه می‌بخشد تا جستجو کنیم، کشف کنیم و درباره‌ دنیای اطراف مان یاد بگیریم.

افراد کنجکاو همیشه در حال یادگیری، رشد و به دنبال فهمیدن هستند. آن‌ها سؤالات تفکربرانگیز مطرح می‌کنند، با دقت گوش می‌دهند و واقعاً علاقمند به درک طرز فکر دیگران هستند. این امر آن‌ها را به فردی جالب برای دیگران تبدیل می‌کند، چون دائماً ایده‌ها و دیدگاه‌های جدیدی در مکالمات خود مطرح می‌کنند.

کنجکاوی از شما فردی روشنفکر با ذهن باز هم می‌سازد، چون همیشه مشتاقید تا ایده‌های جدید را بررسی کنید و عقاید خودتان را به چالش بکشید.

۷- خودتان باشید

یکی دیگر از ارکان اصلی تبدیل به فردی جالب‌تر این است که خود واقعی تان باشید. خودتان باشید، افکار و احساسات تان را صادقانه ابراز کنید و از نشان دادن وجوه آسیب پذیرتان به دیگران ترس نداشته باشید، چرا که همان‌ها باعث می‌شوند دیگران به شما احساس نزدیکی کنند و برای آن‌ها جذابیت پیدا کنید.

برای اینکه خود واقعی تان باشید، باید از خودآگاهی برخوردار باشید. این بدان معنی است که باد نقاط قوت و ضعف، علائق و ترس هایتان را بشناسید و خود واقعی تان راحت باشید. یعنی صرفاً برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران تظاهر نکنید که شخص دیگری هستید، بلکه خود منحصر به فردتان را بپذیرید.

کسانی که خودشان هستند دیگران را مجذوب خود می‌کنند، چون واقعی هستند. آن‌ها نیازی به نقاب زدن یا تظاهر کردن به کسی که نیستند، ندارند.

۸- مثبت اندیش باشید

یکی دیگر از اصول کلیدی تبدیل شدن به فردی جالب تر، مثبت نگری است. منظور این نیست که دائماً شاد باشید، بلکه برخوردتان با زندگی باید با خوش بینی و تاب آوری روانی بالا باشد.

افراد خوش بین به این دلیل برای دیگران جذاب اند که انرژی مثبت از خود ساطع می‌کنند وبرای دیگران الهام بخش اند. آن‌ها به چالش‌ها به چشم فرصتی برای رسد و به شکست‌ها به چشم مانعی موقت برای غلبه یافتن نگاه می‌کنند. این طرز فکر از آن‌ها فردی با تاب آوری روانی بالا و سازگار می‌سازد، که هر دو از ویژگی‌های یک فرد جالب اند.

مثبت اندیشی همچنین باعث ارتقاء مهارت‌های میان فردی می‌شود. به این معنی که شما به فردی دوست داشتنی‌تر تبدیل می‌کند که در برقراری ارتباط و معاشرت با راحت‌تر است. آدم‌ها به طور طبیعی جذب انرژی مثبت می‌شوند، بنابراین با مثبت نگری می‌توانید دیگران را مجذوب خود کنید.

۹- مهارت گوش دادن را در خود تقویت کنید

آخرین اصل ضروری برای تبدیل شدن به فردی جالب‌تر این است که مهارت گوش دادن را در خود تقویت کنید. شنونده‌ خوبی بودن تنها این نیست که به حرف‌های دیگران گوش دهید. شما باید به دیگران نشان دهید که به صحبت هایشان علاقمند هستید، طرز فکر آن‌ها را درک می‌کنید و با ملاحظه و فکر شده به آن‌ها پاسخ دهید.

آدم‌ها برای کسانی که شنونده‌های خوبی هستند احترام زیادی قائل اند، چون این افراد به دیگران احساس شنیده شدن، درک شدن و ارزشمند بودن می‌دهند. آن‌ها ارتباط عمیق تری با دیگران برقرار می‌کنند و مکالمات معناداری با آن‌ها دارند. همین امر این افراد را به شخصی بسیار جالب برای دیگران تبدیل می‌کند.

مهارت گوش دادن همچنین باعث می‌شود درک بهتری از آدم‌ها و دنیای اطراف تان پیدا کنید. این مهارت به شما کمک می‌کند دیدگاه و طرز فکر تازه‌ای پیدا کنید، امری که در رشد فردی مؤثر است و باعث می‌شود به فرد جذاب تری تبدیل شوید.

وقتی برای دیگران زمان می‌گذارید تا واقعاً به حرف هایشان گوش دهید، با این کار احترام و حس همدلی خود را نسبت به آن‌ها نشان می‌دهید، ویژگی‌هایی که هر شخصی را جذاب می‌سازند. با تقویت مهارت گوش دادن تبدیل به شخصی می‌شوید که دیگران از بودن در کنار شما لذت می‌برند.

منبع: روزیاتو

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: تعامل با مردم مهارت گوش دادن برای دیگران احساسات خود داشته باشید باعث می شود یکی دیگر تان باشید قصه گویی ایده ها طرز فکر آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۶۳۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟

همه انسان‌ها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماری‌های روان‌پزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه می‌کنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند. 

افراد به‌هنجار و عادی نیز در موقعیت‌های خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راه‌های به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.

وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله‌ پیش از خشم به مرحله‌ خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی می‌کنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد می‌کنند و سبب می‌شوند که فرد به گونه‌ای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن می‌زند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم می‌کند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:

۱- برچسب‌ها:

برچسب‌هایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفاده‌گر، رذل و... می‌توانند شما را خشمگین‌تر کنند و به همین دلیل واکنش‌های پرخاشگرانه‌ شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسب‌هایی که به دیگران می‌زنید، سبب می‌شود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسب‌ها، حق مسلم خود می‌دانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسب‌هایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابله‌تر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش می‌آید بزنید.

حال وقتی به خود یا دیگری برچسب می‌زنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمی‌کنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی می‌کند یا آرام می‌کند؟ پاسخ دادن به این سؤالات می‌تواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینه‌ی خاصی غیرمسئول باشد پس نمی‌توان به او برچسب کلی زد.

۲- قصد و عمد:

اگر کسی به شما وعده‌ای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعده‌ی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین می‌شوید؛ زیرا احساس می‌کنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمره‌ی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ می‌رسد و به سرعت به مرحله‌ی خشم و پرخاشگری می‌رسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درون‌تان خاموش می‌شود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمی‌دارد و شما پیش خود می‌گویید: «عمداً گوشی را برنمی‌دارد و پاسخ تلفن مرا نمی‌دهد.»

۳- ذهن خوانی:

خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونه‌ی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه می‌کنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست می‌زنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمره‌ی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطه‌ی انفجار برسید. وقتی ذهن‌خوانی می‌کنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدس‌هایی می‌زنید و سپس فرض را بر این می‌گذارید که این فرض‌ها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر می‌کنند.

۴- فاجعه سازی:

فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل می‌تواند شما را از نقطه‌ ۰ به نقطه  ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعه‌سازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و  غیرممکن است، می‌باشد.

نوع دیگری از فاجعه‌سازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبی‌نگری قرار دارد و با واژه‌هایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.

طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگ‌نمایی و فاجعه‌سازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.

۵- دنبال مقصر گشتن:

در صورتی که با مشاهده‌ی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همه‌ی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگین‌تر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمی‌کرد این اتفاق نمی افتاد.

به جمله‌ی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.

۶- نتیجه‌گیری شتاب‌زده:

از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری می‌کنید و بر اساس آن واکنش نشان می‌دهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه می‌گیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجه‌گیری زودرس، به سرعت خشمگین می‌شوید و واکنش منفی نشان می‌دهید.

۷- پیش‌بینی منفی:

پیش‌بینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، می‌تواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت می‌گیرد و به موقع به شما نمی‌رساند با خود می‌گویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه‌ بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که می‌بینید پیش‌بینی منفی برای رفتار دیگران می‌تواند برانگیزاننده‌ی خشم باشد و سبب می‌شود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.

۸- تعمیم:

در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم می‌دهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگی‌اش است.»

الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس

دیگر خبرها

  • سردار حاجی زاده: عملیات وعده صادق خواست مردم بود،حتی بچه‌ها در منزل می‌‌گفتند کی می‌خواهید کاری بکنید؟
  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
  • بوکایو ساکا: کریستیانو رونالدو الگوی من و بسیاری از بازیکنان دنیای فوتبال است
  • اگر می‌خواهید لاغر شوید این ۵ صبحانه کم کالری معجزه می‌کند
  • فال شمع روزانه برای متولیدن ماه‌های مختلف امروز یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • ۲۵ هزار نیروی جدید در وزارت بهداشت جذب می شوند
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • هشدار به خریداران طلا؛ مراقب طلای تقلبی باشید
  • مهلت تبدیل مجوزهای کاغذی به الکترونیکی تا 25 اردیبهشت ماه تمدید شد
  • تبدیل ۳۲ درصد مجوزهای کاغذی به الکترونیکی در لرستان